-
دیار یار
دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 17:16
سحرگاه قامت بستم به قبله شیداییت * * * دیگر نمازی را شکسته نمی خوانم از آن گاه که در آغوشت آرام یافتم می
-
رویای ما
دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 16:10
رویای ما پوشیده عریان چه تفاوتی دارد؟ رویای ماست می
-
سخن روز
یکشنبه 21 اسفند‌ماه سال 1390 14:48
مرا ببخش بابت احساس خسته ام از آنکه پیش دلت سر شکسته ام می
-
آغاز
شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1390 11:00
نور صدا حرکت واینچنین بازیگر صحنه های کارگردانی تو می شوم می
-
سیب
پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 08:07
سه سیب تمام هستی من از تو شد سیب جابز که مرا با تو آشنا کرد سیب نیوتون که جاذبه تو را به من نمایند سیب حوا که . . . نمیدانم کجا گمش کردی!!! می
-
کدام نیم؟
چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 09:19
((با آنکه قبل هم گفته ام )): کاش نیمه گمشده من بودی تا بانیمه دیگرم به جستجوی تو بر خیزم... کاش... ...تو تمام گمشده من تویی می
-
باغ سیب
چهارشنبه 17 اسفند‌ماه سال 1390 09:02
وای وای وای من پر از سیبستانم حوای من دندان ندارد می
-
دستها
دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 11:00
دستهایت بوی مهربان می دهد عطر گم شده من در این روزهای سال پیش چقدر تو را کم داشتم چقدر برایت کم گذاشتم می
-
سپاس
یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 19:32
برای تمام خوبیات ممنونم برای لحظه لحظه امروز ممنونم برای تمام لحظه لحظه خوبیات امروز و هر روز ممنونم ممنونم ممنونم ممنونم می
-
تار و پود
شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1390 10:45
. . . رشته ی محبت را باید به پود ضریح دلی بست که خیال کوچ کردن نداشته باشد . . . مــــی
-
فقط یک شب
شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1390 10:39
مـــرا یک شــب تحمل کن چگونـه با جنون خود مـدارا میکنم هـر شــب! که تا باور کنـی ای دوست
-
احساس
شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1390 10:31
دست و دلم به دانشگاه نمیره دل و دستم هیچ جا نمیره
-
واگویه
پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1390 12:57
هر سال شب های قدر از تو و همه میخواهم دعایی کنند که دوستش دارم هر سال از دعا و قدر سال قبلم دورتر می شوم هر روز هم فراموش کارتر که چه بودم و چه کردم امروز دلم برای روزهای قبل تنگ شده است امروز دلم برای دوستانم تنگ تر شده است امروز . . .
-
خواهشی کوچک
پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1390 09:35
می توانم خواهش کنم باری دیگر بر گونه ام لایک بزنی اینگونه شاید کتاب من ورقی دیگر بخورد شاید من هم ف.ی.س . . . شوم. . . می
-
اگر
پنج‌شنبه 11 اسفند‌ماه سال 1390 08:03
اگر بنویسم حتما درد دارم اگر ننویسم حتما چیزی شده است لا اقل به خودت فرصتی بده تا دیگر بار کشفم کنی اگر خواسته باشی... (هذیانات فکر.پویا)
-
بدون متن
چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1390 18:54
این صفحه متن ندارد...
-
پارادایز من
سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 08:40
پایان روزی پر فشار و استرس . . . خانه . . . ۲ صبح بود. . . .خواب. . . ۶:می ۱۰/۶:سلام نازنینم. می ۱۱/۶:سلام عزیزم؛ بیداری که... گفتم شهیدی الان.می . . . ۲۲/۷:شهید شدم.بهشت راهم ندادند؛برگشتم. گفتند:دامان تد بهشت توست... این هم از امروز؛حالا تو دانی و روزگار من...می ۲۷/۷:می...بهشت تد با اعمال شاقه است.خود دانی... . . ....
-
گمشده
دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 21:16
نیمه ی گمشده ام نیستی که با نیمه ی دیگر به جستجویت برخیزم تو تمام گمشده ی منی می
-
یاریم می رسانی؟
دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 07:38
دست هایم را از من دور کن دارند دیوانه ام می کنند بوی پیچ و تاب موهای تو را می دهند از همان ماه های دور از همان روزهای دور یا آغشته به عطر تازه شان کن و یا با خود ببر تحملم تمام شده است... می
-
تد...
یکشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1390 17:38
پس اگر پشیمانی شروع نشود ، اگر من میان تو و اگر ، یکی را انتخاب کنم ، که حتما تو را انتخاب می کنم _ شکی ساده و معمولی گریبانمان را خواهد گرفت . برای روز مبادا ، سه ستاره بر پیشانی تو خواهد درخشید ، و من تقاصم را ... ********************۱۰/۳/۸۶ تد
-
بوسه
شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1390 15:47
بوسه ام بر پیشانیت همه چیز را از یاد می برد حتی سخت ترین لحظات در بازگشت را... و دقایقی که بر پشت در ماندم بی پیامی از تو و صبحگاه پیام دیگرت: خواب دوشین برده بودت زیباترانه... بوسه ام بر پیشانیت همه چیزم را به یادم می آورد یگانه مستانه ی هستی بخشم در آغوشم آرام می یابد و سر بر سینه ام می نهد *** بوسه ام؛ تو؛ من و...
-
دریا و من
شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1390 15:41
به احترام تو ... اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است اکسیر من نه اینکه مرا شعر تازه نیست من از تو می نویسم و این کیمیا کم است دریا و من چه قدر شبیهیم گرچه باز من سخت بیقرارم و او بیقرار نیست با او چه خوب می شود از حال خویش گفت دریا که از اهالی این روزگارنیست امشب ولی هوای جنون موج میزند...
-
. ..
سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1390 18:54
دختر داستانهای من دختر داستانهای بلند عاشقانه ام: سلام یک نقطه از دو نقطه دیگر جدا نشد گویا که فاصله دیدن خطای ماست به هر حال فاصله ای نیست البته من اینگونه می اندیشم می پی نوشت:مدتهاست دلتنگیم را به چاه می گویم
-
امنیت
سه‌شنبه 2 اسفند‌ماه سال 1390 11:09
طوفان هم لابلای شکن و چین موهات ، نسیمی بیش نخواهد بود و من در امان می
-
دست گیر
دوشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1390 17:58
من دستم به بلندای آبی آسمانت نمی رسد!! تو که دستت به زمین می رسد... ... مرا بلند کن می
-
عنوان ندارد
دوشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1390 11:18
حرفی ندارم واژه ای برایم نیست اما پر از حرفم راهی برای خروج واژگان نمی یابم...
-
کاش
شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1390 11:16
کاش انگشتات مرهم تاولهای من بشه هنوز میسوزه و زق زق میکنه فکر میکنم تاولها این بار از حسرت باشه می
-
گیر دل
شنبه 29 بهمن‌ماه سال 1390 10:28
دلم زیاد می گیرد گاه و بیگاه بی زمان و مکان و سنگفرش ها شاهدند زمان بدون تو مرا آرامش نمی دهد ((و این کلمات در دلم حک میشود: دل هایمان که می گیرد تاوان لحظه هایی است که دل می بندیم)) می
-
تبادل
پنج‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1390 13:27
خواهش می کنم خواهش میکنم: قول میدم تمام عصبانیتهاتو می بخشم کج خلقی هاتو ندیده می گیرم بد اخلاقیهاتو هم فراموش می کنم فقط من رو ببخش که مسبب همه اینهایم می
-
...
چهارشنبه 26 بهمن‌ماه سال 1390 14:31
کابوس میدیدم از خواب پریدم که به آغوشت پناه ببرم آه... یادم رفته بود که در نبودت به خواب پناه برده بودم می