پرانتزباز

نا گفته هایی از تمام گفتنی هایم

پرانتزباز

نا گفته هایی از تمام گفتنی هایم

عنصر مجهول

 

شاید بعضی چیزا نامربوط باشه، اما وقتی جمع بندی میکنی میبینی بسیار به هم مربوطه...  

مثلا: 

((بعضی وقتا هست که دوست داری کنارت باشه . . .
محکم بغلت کنه . . .
بذاره اشک بریزی تا آروم شی . . .
بعد آروم تو گوشت بگه
.
.
.
«دیوونه من که باهاتم 
)) 

انسان میتونه دیوونه بشه و باشه

یکی هم میتونه  کنارت باشه

اما عنصر سومی هم هست که  فعلا در دسترس  نیست

.

.

.

اساسا عنصر سوم تو جدول های تناوبی و غیره و غیره . . . هم نیست  

می

نظرات 2 + ارسال نظر
() دوشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 17:06

عنصر سوم؟؟

نمیدانی؟
همان که این روزها آواره ام کرده است ؟
همان که بی جا و مکانم کرده
می

() سه‌شنبه 4 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:23

جات تو قلب منه...

کاش بتونم پاسخی شایسته محبتت بدم
می

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد