پرانتزباز

نا گفته هایی از تمام گفتنی هایم

پرانتزباز

نا گفته هایی از تمام گفتنی هایم

۲

به یاد تمام خاطرات قدیم شب زنده داری کردم.لحظه ها رژه میرفتند و من سان میدیدم.

مستی لحظه های با تو بودن مرا تا صبح سر خوش و شاد نگاه داشت. دختر خورشید از مشرق نگاه که مرا نگریست در یافتم تنها من هستم و ورق پاره های خاطراتی قدیمی از دفتری که بوی نا و کهنگی میدهد.

خماری سرمستی دیشب مرا می کشد.....

کجایی ؟ نمیدانم....

گفتمت ...نگفتم؟

عیدت مبارک

نظرات 2 + ارسال نظر
یه بدهکار سه‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 11:31 http://bedehkary.blogsky.com

سلام.وبلاگ زیبایی بود.به یه بدهکار هم سری بزنید خوشحال میشود.

هدا چهارشنبه 3 آبان‌ماه سال 1385 ساعت 02:51 http://dokhtarebarfi.blogsky.com

عیدت مبارک
مرسی سر زدی بهم :)
خیلی ناز مینویسی...

سلام.
ممنون
انا دلنوشته است و بس...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد