1: نماز ظهر عاشورا و تاکید بر حضور در محضر الهی که تنها ویژه مردان خداست و سالهاست انرا ندیده ام. سالها قبل در سرزمینی رویایی در شبهای حمله هنگامه سر نهادن در راه جانان در بوته گاه ازمایش خداوندی دیدم و دیدم و الحق همیشه کم اوردم... همیشه ماندم.. و جا ماندم. هنوز هم کم دارم...
ظهر عاشورا دگر گونه بود و دگر گونه است... فدایی امام تن به تیر دشمن میسپارد تا قامت قیامت امامی در تاریخ نمازی حماسی بخواند و الگویی باشد بر تمام کارها... که نماز بر همه چیز مقدم است...حتی بر جهاد در راه خدا.....
2: سرخ.....زرد... سفید
مردانی که می ایند مردانی نیستند که میروند........مردانی که میروند...مردمانی از جنس ناب هستند... از جنس افتاب.... ایینه....ونور...
حر مصداق مردان عاقبت به خیر است و ایینه تمام نمای شرافت و مردانگی....به خدا کم اوردم....
اگه یه ثانیه.. نه نه.نه.... اگه یه پلک به هم زدن هم حر باشیم.........چی میگم؟ اگه عقیده ازادگی داشته باشیم تن به ذلت چاپلوسی و کاسه لیسی و فرومایگی نخواهیم داد....
حر به اسمان انسانیت شرافت داد و ابرو..........بی ابرویی رو بلدیم چه جوری جار بزنیم....
***********
سلام عرض میکنم خدمت حضار محترم و بالاخص دوستان عزیز خلافکار
خب،
البته همه ما میدونیم که آدمها گاها از روی نداری و بدبختی و گرفتاریست که دست به
کارهای خلاف میزنند و از قدیم هم گفتند که آدم خلافکار دین و ایمان ندارد
خب ،
حالا این یعنی چی؟
عرض میکنم خدمتتون
اولا فکر نکنید که خداوند شما را فراموش کرده. شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد٬ اما
درهای رحمت خداوند به روی شما بازه. اینقدر به فکر راههای دررو نباشید...
خب،
خدا که فقط متعلق به آدمهای خوب نیست.
خدا٬ خدای آدمهای خلافکار هم هست و فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمیگذارد
فی الواقع خداوند اند لطافت، اند بخشش. اند بی خیال شدن. اند چشم پوشی و اند رفاقت
است.....
رفیق خوب و با مرام همه جیزش را پای رفاقتش میدهد.........
....رضا ...
************
خدایا :
مرا چنان میخواهی انگار همین یک بنده را داری
ترا چنان میخواهم انگار صدها خدا دارم
گناهم را ببخشای...
*************
التماس دعا
پرنده دوست داشتنیت را رها کن... اگر دوستت داشته باشد به سوی تو باز میگردد و اگر بازنگشت...
بدان هرگز مال تو نبوده است...
پرنده من هرگز بازنگشت...
*****
*****
وقتی ستاره ها
بر شانه ام نشست
پنداشتم
دوباره باز خواهمت دید.
پنداشتم
قسم به نور و ایینه
و
مهر اب
که مهریه ال اطهر است
. دل ارام گیرد....
ندانستم
خاک گریزی
و
شانه های من
تحمل
ستاره ترا نخواهد داشت...
کدامین اسمان
میعاد گاه ما؟
شبانه ها ۱۳۸۵
از اون چیزایی که ادمو هوایی میکنه جمعه هاست....از پنجشنبه تا غروب جمعه.
پنجشنبه انتظار... غروب جمعه... نا امیدی..
****
با همه ی لحن خوش آوایی ام
در به در کوچه تنهایی ام
ای دو سه تا کوچه زما دورتر
نغمه تو از همه پر شور تر
کی شود این فاصله را کم کنی
محنت این قافله را کم کنی
کاش که همسایه ما میشدی
ما به اسایه ما می شدی
هرکه به دیدار تو نائل شود
یک شبه حلال مسائل شود
دوش مرا حال خوشی دست داد
سینه ما را عطشی دست داد
نام تو بردم لبم اتش گرفت
شعله به دامان سیاوش گرفت
نام تو ارامه جان من است
نامه تو خط امان من است
ای نگهت خواستگه افتاب
بر من ظلمت زده یک شب بتاب
پرده بر انداز به چشمم ترم
تا بتوانم به رخت بنگرم
این نفست یارو مدد کار ما
کی و کجا وعده دیدار ما
*****
*:یادته حسینیه خرمشهر رو؟ چه شبی بود...
**:یادته اخرین روزی که تو شوش همه رفتن و من تنها موندم....؟
هنوز سرنوشت مفقودین ما نا معلوم است
هنوز سرنوشت شیمیاییهای ما مجهول است
هنوز مادرانی هستند که چشم انتظار به در دوخته اند شاید حتی تکه خاکی یا استخوانی نصیبشان باشد
هنوز اثار جنگ باقیست
هنوز سهم ما از جنگ معلوم نشده است
هنوز اتش بس داریم... اتش بس... میدانید یعنی چه؟ این بزرگترین اتش بس تاریخ جهان است. ارتش ها در مرزها مستقر هستند و ۱۸ سال است این اتش بس ادامه دارد. سربازان ما به مرز میروند و به شهادت می رسند. امار منتشر نشده حکایت از درگیر یهای متعدد در مرز ها و مرزبانی ها را دارد که از سوی نیرو های متخاصم دشمن صورت میگیرد.
هنوز مین داریم و ناپالم ها هنوز بر روی زمین کنار راکت ها و خمپارها مانده اند...
هنوز مین ها باقیست و پای کودکان ما که شادمانه بدنبال توپشان میدوند و مین قلم میفرساید و هیچ ساق پایی را تفاوتی در نگارش نمیبیند
هنوز ... هنوز..
هنوز...
صدام نداریم..حقوق ایفاد نشده را که میدهد... سهم مادران.. خواهران ...همسران . همسرایان جنگ را که خاکریزهای صبوری را در نوردیده اند و فتح استقامت نموده اند. انانیکه ستاره ها در چشمانشان طلوع و غروب ها داشته اند و بغض های فرو خورده در ترانه های سوزناک سپرده به باد...
تنهام و فریادم در گلو شکسته است...
عرفه و صدام و کربلا و قربانی... قربانی همیشه ما بوده ایم
انتشار این خبر مرهمی نبود .
زخمها هنوز باقیست.
اندیشه های ناتما مم پیچک ابی است فرو افتاده در پای دست نوشته هایت. و من کنایه ای از تمام نا تمام تو.... روزانه ای از تکرار خط خطی های ذهن هفت گانه .... و این اتفاق فقط در هفت روز هفته ی گم شده زندگیم رخ میدهد.
اغاز می شود عادت دیرین در کوچی بی سر انجام! در مسیری همیشگی از ارتفاع مژگان تا سراشیبی گونه ها..
پیوند ": مفهوم گمشده برگ و درخت است...
پاییز: معنای دلزدگی درخت است از لباس و پیچش باد در تکاپوی عبور از کوچه ای بن بست تنها تلا شی برای بودن...
اندیشه نا تمام برگ در عبور عابران له میشود و تنها صدایی بر خاسته از درون ان به گوش میرسد....سنگفرش هر روز تکرار می شود هر روز پایان می یابد و صبح اغاز میشود . ناتمامی ندارد....
باد مرا می بوید و می رود. ترانه نردبان صداست و بام ارزو هایم دست نیافتنی.
پروردگارا به من آرامش ده تا بپذیرم آنچه را که نمی توانم تغییر دهم دلیری ده تا نغییر دهم آنچه را می توانم تغییر دهم بینش ده تا تفاوت این دو را بدانم مرا فهم ده تا متوقع نباشم دنیا و مردم آن مطابق میل من رفتار کنند
*جبران خلیل جبران* **** یک جرعه می از چشمان مست خورشید این روزها ارزویی است مانده بر دلم. و سکوت ..اه شکسته در گلوی خشکیده نی لبک کودک لجوج کودکیم...... تنها میدمد و اصرار می کند و می دمد...می دمد..می دمد سکوت نتها را به بازی در می اورد و حاصلی جز بی رنگی بر سپیدی مه بر جای نمی ماند. بوده ها و نبوده هاست و شاخه های انتظار که رو به دامنت نموده اند. ...هست ها و نیست هاست که در طلب دمی حیات....اگاه و نا هشیار.. مست و هشیار بالانشینان می جوییند و ردی از فرشتگان بر زمین می طلبند. خدایا به وسعت کهکشان اندیشه ام گرفته و تارم. مرا وسعتی و روشنایی دوباره بخش.... ******* پی نوشت: هنوز هم پیامبر جبران مرا به خویش میخواند... یاد گریه های شبانه و اه های سهراب در ان شب تاریک و ... به خیر..
|
یکی میاد تو زندگیت که تو اونو دوسش داری
برای دیدن عزیز لحظه ها رو میشماری
یکی میاد عمیق و ناب مثه یه چشمه جاریه
دلت میخاد خواب باشی وسرتورو شونه اش بذاری
یکی از اینه میاد زلال و ناب و بی ریا
گیسو تو شونه میزنه وقتی که خواب وبیداری
دست نوازش دلش . مهر سکوت رو لبت
قصه میگه برای تو . تو لحظه های اخری
خواب بنفشه خواب یاس سوسن ونسترن میاد
اروم وبی صدا بخواب نکنه بخای به خواب نری
خواب سپید خواب سیاه خوابای رنگی ببینی
یکی میاد تو کوچه ها. برای عشق. جایی نری
میخای که ساکتم کنی؟ولی خرابت میکنم
لوت میدم و بهش میگم.که تو اونو دوسش داری
..... مجموعه شبانه ها 1384/
****
یلداتون مبارک
بارون و دوست دارم و پاییز رنگارنگ شمال و یه جاده تو دل جنگل که پیچ و خم داره و منو به عمق بودن میبره.
پاییز و بارون و با تو بودن و دوست دارم....
اذر ماه و خاطرات قدیم...شبگردی های ادمای بی نشون تو پس کوچه های شهر که ته صدای اوازشون حزن تنهایی رو تو سرمای کوچه های شهر میپاشونه. یه صدایی که اروم و لرزان جوری که فقط سکوت کوچه بشنوه و تو....میخونه: چه خبر از اون ادمای بی نشون....
صدای پای سکوت دیگه نمیاد و تنها ترنم صدایی که شانه های تنهایی را برای دوست داشتن می گرید....
***
ترا من چشم در راهم شباهنگام
که می گیرند در شاخ " تلاجن"
سایه ها رنگ سیاهی
وزان
دلخستگانت راست
اندوهی فراهم
ترا من چشم در راهم.
شباهنگام.
در آندم
که بر جا دره ها
چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد
دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمی کاهم
ترا من چشم در راهم.
***
پی نوشت: یه ادمو میشناسم که یه هفته است سینه اش دیگه به اسپری و دارو هاش جواب نمیده... به نظر شما جه کار باید بکنه که شبا بیرون نره؟
آیا می تونید حرف "C" را در بین این حروف پیدا کنید؟
OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOCOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO
OOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOO
اگه پیداش کردید
حالا ببینید می تونید عدد 6 را در بین اعداد زیر پیدا کنید؟
9999999999999999999999999999999999
9999999999999999999999999999999999
9999999999999999999999999999999999
9999999999999999999999999999999999
9999999999999999999999999999999999
9999999999999999999999999999999999
9999699999999999999999999999999999
9999999999999999999999999999999999
9999999999999999999999999999999999
9999999999999999999999999999999999
9999999999999999999999999999999999
9999999999999999999999999999999999
اگه پیداش کردید حال ببینید می تونید N را در میان حروف زیر پیدا کنید؟
MMMMMMMMMMMMM
MMMMMMMMMMMMM
MMMMMMMMMMMMM
MMMMMMMNMMMMM
MMMMMMMMMMMMM
MMMMMMMMMMMMM
MMMMMMMMMMMMM
MMMMMMMMMMMMM
MMMMMMMMMMMMM
MMMMMMMMMMMMM
اگه سریع همه را پیدا کردید دیگه نیاز ندارید به چشم پزشک ندارین..
یه نگاه اشنا از تو کوچه ها می اد
از تو کوچه های شب با تو اشنا می اد
***
....
اشفته گیسوی خاطراتم.
پنجره ای....
و نگاهی....
*-**
مستانه می روم و
رد پای من
بر
ساحل شنی قلب تو
به جاست
در یای قلب تو
مرا
به هیچ ساحلی باز نمی برد...
ساحل نمی جویم.
۱۳۸۵
ممنون که اومدی.
ممنون که نرفتی.
ممنون که مثه همیشه تو خواب و رویا میای و میری.. تو واقعیت و همه جا هم همیشه هستی...
برای همه چیز..
می..
وقتی ستاره بر شانه ها نشست
پنداشتم
دوباره باز خواهمت دید.
پنداشتم
سوگند به نور و ایینه
و مهر اب
که مهریه ال اطهر است
دل ارام گیرد....
ندانستم..
خاک گریزی...
و شانه های من
تحمل ستاره ترا نخواهد داشت
و سالها.......پیش..
شانه هایم
تحمل تابوت خالی ترا نداشت..
هنوز نیز
ندارد.
(مجموعه شبانه هاـ۱۳۸۵)
همیشه گفتم نبودن کار ادمای بی جربزه و ترسو است...
دیروز سر کلاس نا نداشتم و سوتی دادم....اونم چند تا...
خودم میدونستم و یکی از بر و بچ فهمید...(میدونی که کی بود؟) در هر حال کلاس تموم شد.منم بعد از کلاس از حال رفتم....
مگه این دانشجو ها حالی برای ادم میذارن؟ به خدا که... اونم من که ضعیف و نحیفم...
زاستی به این باور رسیدم که نبودن هم جرات میخواد... مبخام بپرم...کی پای پریدنه؟اگه اومدیم و نبودیم.. پای خودش..
***
فاصله را
با عشق اندازه گیری کن
تا تنها
من باشم و تو
تا فاصله ای نباشد
تنها
تو باشی...
مجموعه شبانه ها ۱۳۸۵
*****
در خاطرم
ترنم لحظه هاست
و عشق فروتنانه بیدی
که در پای تو سر فرود اورد
و فروتنی عشقی
که سر بر پای تو نهاد...
لحظه ها عطر خاطره دارند....
( به یاد دختر خورشید که در مردمکانت چشم میگشود) ۸۵
رسیدم....
این دفعه خسته و مچاله...دیگه دارم پیر میشم...
این ماموریتها ادمو میکشه. طراوت رو از روح و روان میگیره و بیخوابیهاش ...اما خدا وکیلی دسته گل کاشتیم...اونم به چه بزرگی
***
خوبی نازنین؟
سفر خوش گذشت؟
از شعرهات چه خبر؟
از خودت؟و نمازی که رو به قبله عشق سجاده دارد؟
***
در سبوی چشمان تو سفر زیباست.
و عبور از رکود هزاران نگفته نگاهت
و خیالی دور
وهمی مه الود
در اغوش چشمانت
مرا ارامشی است
که در
رهایی از ان تردید میکنم
مرا به مستانه جام مردمکانت
میهمان کن
و جرم مستانگی با من.....
مجموعه شبانه.پاییز ۸۵
در وسعت برابر درد..
همیشه مادرم نشسته
و برایم کلاف می ریسد...
کرک سیاه..
کرک سپید...
و در رواق اندیشه ..
بر خاستم از بیتوته با تو..
و رویایت... درد مرا در می رباید....
( مجموعه شبا نه ها۱۳۸۵)
یه وقتایی میشه کنج دلت نشست و به ایینه دلت نیگا کرد... همونی که همیشه یه تصویر میسازه و بعدش همونو ....
اینا رو برام فرستادی تا بدونم کی هستم و چی هستم...
من نمیدونم چی بگم... فقط یه وقتایی دلم هوای خاطرات قدیم و میکنه.. اون موقعی که تازه پلک پنجره دلمونو باز کرده بودیم و بوی محبوب شب میومد و عطر من که رو لباست جا مونده بود.
***
شما هم بخونینش...:
دیدی با خودت حرف میزنی ؟ دیدی بعد سعی میکنی خودت رو خر کنی ؟ دیدی بعد بعضی وقتا خودتو دلداری میدی ؟ دیدی ؟
بعضی وقتا دقت میکنی میبینی داری با خودت حرف میزنی .. بعد بعضی وقتا تند تند حرف میزنی میدونی حرفا و لحن حرف زدنت یه پترن خاصی داره ؟ آره ؟ پس میدونی که بعد الان یه هو چی میشه دیگه ؟
آره ؟
خیلی بده که دیدی از خودت بدت میاد ؟ دیدی خیلی از خودت بدت میاد ؟ دیدی خیلی خیلی از خودت بدت میاد ؟ دیدی ؟ دیدی ؟ هر کاریشم که بکنی خودت همیشه پیش خودتی بدتم که میاد حتی نمیتونی بهش بگی برو بمیر چون خودتی ه میدونی خیلی بده که آدم چیزای بد رو جلو جلو بدونه
دیدی ؟ آدم وقتی دلش تنگ میشه بیشتر دوست دارتت .ازاون ورم اصن دوست ندارتت. بد خل میشه
*** ***
بابا من خل... خوبه؟ کجا ببینمت.. دلم برات تنگ شده ه ه ه ه ه ه
میرم باز پیدام نمی کنیها ....؟
یه سر بزن.. قرارشو بذار...می
تداعی یادت
اشفته گیسوی خاطراتم.
پنجره ای
به نگاهت گشوده ام
به ارامش کلامت
و
به سبزینه نهادینه وجودت
لحظه ها را می بویم
که ترا
در حریم باشکوه خاطر خواهی تبناک زندگی
مست باران عطوفت می یابد
موج التهاب نگاهت
تداعی زندگیست...
مجموعه شبانه ها/۱۳۸۴