با اجازه عزیزت این شعر تقدیم میشود به آستان ملکوتی حضرت عشق ابوالفضل العباس (ع) و احوال صحن و سرای آن عزیز را نشان دارد:
دست فرات سینه ی غم را نمور کرد
تا از رواق پر جبروتت عبور کرد
زائر که پر عطش از شوق وصل بود
در لحظه ای ، تو، آب، کربلا را مرور کرد
در انحنای ساحل چشمان زائران
دیدم غمی که کمی گونه شور کرد
در قاب آینه ی دیدگان عشق
گلدسته های کاشی مینا حضور کرد
دست تو، گلدسته، گنبد طلای عشق
گویی که آسمان آبی بالا غرور کرد
لب تشنه یا بریده کف و بی نفس شدن
یا بی برادری که حسینت نشور کرد
دلگرمی برادرانه ی خواهر به پای تو
آغوش مهر برادر سرور کرد
از خیمه تا فرات فقط عشق مید وید
همپای تو زمین و زمان را که دور کرد
دیگر تمام آب جهان ، گرد این حرم
عمریست مختصر شده خود را مرور کرد
۰۰۰می
Mi...
می...