گاهی که سر درد میشوم تقصیر توست...
گاهی که دچار درد سر هم میشوم تقصیر توست...
گاهی تقصیر توست...
امروز دیروزی را زمزمه میکردم که مرا به یادم اورد و زمزمه ای قدیمی که بوی ترا میداد..
کوچه پس کوچه های خاطرات قدیمی ترا از یاد برده اند؟ ترا نمیدانم... اما مرا از یاد برده اند..
مدتهاست در کوچه های قدیمی پرسه نمیزنم...
امروز زیر لب به نجوا میخواندمت:
... بود از ازل..
....در محوط دشمن بود یا...
پیوسته گلگون چهر ه اش...
ان بوی خوش..
یاد چیلات به خیر
امسال از هر سال دیگر به تو نزدیک ترم...
یاد شبهای خرمشهر و حصاری که مرا در بر میگرفت.. غروب شط و خاطرات تو..
گاهی مجنون را فراموش میکنم.چیست؟ کجاست؟؟مجنون منم یا تو؟ مجنون موعود است ؟قیس قصهء ما کیست؟
دلم هوای ترا دارد..
دلم بهاری است.. بهاری بهاری...
قشنگ بود
ای کاش من هم خدا را احساس میکردم...
سلام
ممنون که سر زدید
امیدوارم همیشه شاد باشی